دایانا یا همون واندروومن یک افسانه است؛ از قدیمی ترین و درستکارترین قهرمان های دنیای دیسیه و همیشه تونسته تصمیمات درستی بگیره. اما همیشه هم چه در دنیای اصلی و چه در جهان های موازی نتونسته به افسانه بودنش ادامه بده. دایانا یک خدا به حساب میاد؛ چندین هزارسال تجربه مبارزه با شرارت رو داره و یکی از قویترین شخصیت های تمام دنیای کمیک بوکه. اما حتی شخصیتی در این سطح هم اشتباهات و شکست هایی رو تجربه میکنه. واندروومن برای اولین بار در All-Star Comics #8 در سال ۱۹۴۱ حضور پیدا کرد و از ۸۰ سال پیش تا الان همیشه یکی از شخصیت های محبوب و مورد توجه بوده و در این ۸۰ سال بالا و پایین هایی رو تجربه کرده.
10. باعث بلاهای طبیعی شده
The Dark Knight Strikes Again که توسط فرانک میلر در سال ۲۰۰۱ نوشته شد ادامه ای بر The Dark Knight Returns در سال ۱۹۸۶ بود. و در این داستان واندروومن نقش ناامید کننده داشت و نقش معشوقه سوپرمن رو ایفا میکرد. این اتفاق متاسف کننده و زشتیه که متاسفانه گاهی در کمیک ها به خصوص در جهان های موازی و زمین های دیگه اتفاق می افته و گاهی حتی واندروومن به عنوان جایزه برای طرف مرد خودش که اکثرا هم سوپرمنه در نظر گرفته میشه. جدا از اینکه زوج این دو در کنار هم زوج خیلی جذاب و جالبی نیست و اکثر اوقات حتی کسل کننده هم هست. قدرت عظیم این دو در کنار هم باعث میشه که زمان هایی باعث به وجود اومدن زلزله، طوفان و حتی سونامی بشن و این بهای خیلی زیادی برای این زوج نه چندان جذابه.
9. هرکاری که در فلش پوینت انجام داد
فلش پوینت در سال ۲۰۱۱ و توسط جف جانز و اندی کوبرت نوشته شد و در اون سعی شد تا در یک تایم لاین متفاوت بری الن سعی کنه تا به خونه برگرده. اما در این دنیا واندروومن و آکوامن رابطه ای داشتند که سرانجامش به جایی رسید که واندروومن، مرا رو به قتل رسوند. نتیجه این اشتباه واندروومن هم چیزی نبود جز جنگی تمام عیار بین آمازونی ها و آتلانتیسی ها که جهان رو به لرزه درآورد. و زمانی که جهان در معرض نابودی قرار داشت، این فلش بود که تونست دوباره در زمان سفر کنه و با برگردوندن کارهایی که کرده بود بتونه جهان رو نجات بده.
8. هرکاری که در اینجاستیس انجام داد
Injustice: Gods Among Us در سال ۲۰۱۳ توسط NetherRealm Studios منتشر شد و از آن زمان اگه نگیم محبوب ترین، اما یکی از محبوب ترین واقعیت های موازی دنیای دیسی به حساب میاد. در این دنیا زمانی که سوپرمن توسط جوکر فریب میخوره تا همسر و فرزند خودش رو بکشه، شروع به فعالیت هایی دیکتاتوری و کمونیستی میکنه که نتیجش میشه فدا شدن آزادی برای امنیت. با اینکه در این داستان، چه در انیمیشن چه در کمیک و چه در بازی، سوپرمن شرور و مشکل اصلی به نظر میرسید؛ اما زمان هایی هم بود که نشون میداد واندروومن مغز متفکر پشت همه این کارهاست. این واندروومن بود که بیشتر و بیشتر روی سوپرمن فشار میاورد تا بتونن صلح مصنوعی و اجباری خودشون رو گسترش بدن. از طرف دیگه واندروومن با اینکه یکی از داناترین و با تجربه ترین شخصیت های دنیای دیسی به حساب میاد، اما در اشتباه سوپرمن اون رو کامل حمایت کرد و بهش تمام عیار کمک هم کرد. همین کارهای واندروومن باعث مرگ های دردآوری شد که به راحتی میشد جلوشون رو گرفت.
7. منشی JSA بودن
در سال ۱۹۴۰، گاردنر فاکس و شلدون مایر یکی از خاص ترین و ریسکی ترین تصمیمات تاریخ دنیای کمیک بوک رو گرفتند. اونها تصمیم گرفتند تا چندتا از معروف ترین و خاص ترین شخصیت های دنیای دیسی مثل فلش، گرین لنترن و حتی دایانا رو کنار هم در Justice Society of America (جامعه عدالت آمریکا) قرار بدن. واندروومن به عنوان یک جنگجوی معرکه آمازونی و دارا بودن خون خدایان یکی از قویترین شخصیت های دنیای دیسیه و باید یکی از مطلق ترین قدرت های گروه و اصلی ترین اعضای گروه JSA میبود. اما واندروومن اکثر زمان حضورش تو این گروه رو به بطالت میگذروند و هیچکار خاصی نمیکرد و عملا شده بود منشی گروه. و چیزی که بیشتر اذیت کنندست اینه که Johnny Thunder که عملا یک بچه بود، کارها و فعالیت های بیشتر نسبت به واندروومن انجام میداد.
6. مسخره کردن اندام و هیکل Etta Candy
اتا کندی یکی از بدترین و مضحک ترین شخصیت های داستان های واندروومنه. با اینکه این شخصیت درطی سالیان دراز تغییراتی داشته و سعی شده که بهبود پیدا کنه، اما خیلی سخته که شخصیت اورجینال و اصلی کندی رو تغییر داد. در Wonder Woman: Earth One نوشته گرنت موریسون، بعد از اینکه واندروومن به زمین اصلی میاد و با دنیای مردان روبه رو میشه حسابی شوکه میشه. زن ها برخلاف خواهران آمازونیش دیگه نامیرا نیستند و براثر کهولت سن میمیرن. قدرت دست مردانه و از همه عجیب تر برای واندروومن دیدن زن های چاق بود. ضد زدن بودن برای شخصیتی که خودش نشونه قدرت زن هاست و از اصلی ترین شخصیت های زن قدرتمند دنیای کمیک به حساب میاد، چیز نادرست و عجیبیه. اما گرنت موریسون در این داستان کندی رو یک شخصیت تنبل و عاشق غذا و کسی که به هیچکس دیگه اهمیت نمیده به تصویر کشیده بود و به همین خاطر واندروومن نه به صورت مستقیم اما در داستان عملا اون رو به خاطر هیکل و شخصیتش مسخره میکرد.
5. از دست دادن قدرت هاش
Dennis O’Neil یکی از نویسنده های بزرگ دنیای کمیک به حساب میاد که عمده شهرتش رو بخاطر تغییرات بزرگی که در داستان های شخصیت های میداد به دست آورده و چندتا از خاص ترین و بهترین داستان های تاریخ کمیک بوک رو هم حتی نوشته. برای مثال نویسندگی و کار دنیس روی Green Lantern/Green Arrow یکی از مهم ترین و کلیدی ترین اتفاق های تاریخ دیسی بود. زمانی که دنیس در سال 1968 کار بر روی داستان های دایانا رو شروع کرد، زمانش بود تا تغییرات بزرگ و عظیمی رو به شخصیتی که ۳۰ سال بود تغییری نکرده بود بده. اما تغییراتی که داد اصلا خوب نبود و واکنش های به شدت منفی دریافت کرد. دنیس تمام قدرت های دایانا رو ازش گرفت و حتی اون رو در داستان هایی تابع شخصیت های مرد دیسی کرد، و این موضوع در اون زمان برای شخصیتی که نماد قدرت زنان بود واقعا چیز جالبی نبود. این تغییرات به حدی بد و اذیت کننده بود که دنیس بعدا مجبور به عذرخواهی بابت این موضوع شد و به اشتباهی که کرده بود اعتراف کرد.
4. تبدیل شدن به برده دارکساید
معادله ضد زندگی (Anti Life Equation) یکی از قویترین موجودیت های دنیای دیسیه که دارکساید، خدای شرور سیاره آپوکالیپس تمام زندگیش رو وقف پیدا کردن این معادله و استفاده ازش در مسیر اهداف شرورانش کرده. و در داستان Final Crisis دارکساید بالاخره به این هدفش رسید. دارکساید با استفاده از این معادله کاری کرد که زندگی به معنی به نظر برسه و دنیا رو فتح کرد و از واندروومن به عنوان شکارچی اصلی جدید خودش استفاده کرد. بخاطر استفاده از این معادله دایانا نمیتونست جلوی دستورات دارکساید مقاومت کنه و به همین خاطر مرگ و هرج و مرج رو به سرتاسر زمین برد. تا زمانی که بری الن بالاخره موفق شد تا بلک ریسر رو گول بزنه و کاری کنه که دارکساید رو بکشه.
3. باختن به آرتمیس
دهه ۹۰ میلادی دهه ای بود که دیسی داشت تمام تلاشش رو میکرد تا بتونه شخصیت هاییش که برای سالیان دراز بدون تغییر مونده بودن و کم کم داشتن کسل کننده میشدن رو تغییر بده. دیسی کارهای متفاوتی کرد، برای مثال کشتن سوپرمن، درهم شکستن بتمن و حتی سقوط گرین لنترن. و زمانی که نوبت دایانا رسید تا اتفاق خاصی رو تجربه کنه، مادرش Hypolata بود که نبردی رو بین دخترش و آرتمیس برسر عنوان و لباس واندروومن شکل داد. و زمانی که آرتمیس بود که موفق شد این لقب رو کسب کنه، دایانا به نبرد با جرایم خیابانی پرداخت که میشه این دوره رو یکی از بدترین زمان ها و داستان های واندروومن به حساب آورد.
2. کشتن مکسول لرد
واندروومن و ترینیتی دیسی در Wonder Woman #219 که توسط گرگ روکا و رگز مورالز نوشته شد، زیر فشار زیادی قرار گرفتند و تحت تست قرار گرفتند. زمانی که معلوم شد مکسول لرد پشت حمله های OMAC قرار داره، و با کنترل ذهنی سوپرمن کاری کرد که به واندروومن و بتمن حمله کنه. و زمانی که واندروومن مکسول رو با کمند حقیقت گیر انداخت مکسول بهش گفت که تنها راهش برای متوقف کردنش کشتنشه. و واندروومن هم به راحتی گردنش رو شکست، که این کار واندروومن از فلسفه و اخلاقیات واندروومن دور بود. و کارهایی که دایانا در این داستان انجام داد باعث شد تا دنیای دیسی به سمت Infinite Crisis بره.
1. حمله آمازونی ها
بعد از Infinite Crisis واندروومن با بزرگ ترین شکست خودش در دنیای دیسی رو به رو شد. «حمله آمازونی ها».
آمازونی ها به آمریکا حمله کردند و به هیچکس و هیچ چیز رحم نکردند، حتی بچه هارو کشتند و همه جارو به آتش کشیدند. و دایانا مثل هرقهرمانی در همچین موقعیتی مجبور بود تا هرجور که میتونست این تراژدی رو متوقف کنه. این سری داستان بدون شک یکی از بزرگ ترین شکست های شخصیت واندروومن در تاریخ دیسی بود که نتونست هیچ نکته یا داستان خاصی رو به این شخصیت اضافه کنه.
به نظر شما بدترین دوران و داستان و شکست واندروومن کدوم یکیه؟
بخوانید :
۵ تا از بهترین انیمیشن های مارول
همه اعضای دارک اونجرز از قوی ترین تا ضعیف ترین
۱۰ ایونت دیسی که از سیویل وار بهتر هستند
سری جدید سوساید اسکواد به همراه بهترین کمیک های این گروه
معرفی کامل آدام وارلاک