فیلمهای کمیک بوکی با وجود پیشرفتهای زیادی که در سالهای اخیر کردن همچنان مشکلاتی هم دارن و نمیشه گفت فیلمهای این ژانر کامل شدن و در اوج خودشون قرار دارن، بلکه همچنان باید برخی مشکلات و عیبهایی که وجود داره رو رفع کنن تا به اقتباسهای خوبی از دنیای کمیک تبدیل بشن. در مقاله قبلی به ۵ کاری که این فیلمها در حال حاضر درست انجام میدن اشاره کردیم که میتونید از طریق این لینک بخونیدش و حالا میخوایم بریم سراغ مشکلاتی که همچنان در فیلمهای این سبک وجود داره و با ساخت تعداد زیادی فیلم ابرقهرمانی همچنان حل نشده. البته از اونجایی که میشه گفت هنوز مارول و دیسی در اوایل راه خودشون قرار دارن و همچنان قراره به کار خودشون در ساخت فیلم ادامه بدن میتونیم امیدوار باشیم در آینده نزدیک حتی بهتر از چیزی که هستن ظاهر بشن.
5. تغییر شخصیت
همه میدونیم که هر قهرمان و ویلنی که از دنیای کمیک پا به سینما گزاشته دچار تغییرات بسیاری شده. از تغییرات ظاهری مثل کاستوم گرفته تا تغییر در شخصیتپردازی و اورجین. بعضی از این تغییرات مثل کم کردن قدرتها برای سینما طبیعیه و میشه باهاش کنار اومد اما اگه طرفدار جدی شخصیتها باشید میدونید بعضی از اونها رفتار متفاوتی هم پیدا کردن. به عنوان مثال دکتر استرنج در دنیای کمیک شخصیتی بسیار جدی داره و با جدیت کامل با تهدیدها برخورد میکنه اما در MCU دیدیم که حتی موقع صحبت از تهدیدی به بزرگی تانوس هم شوخی میکرد که اصلا جالب نیست. شاید این تغییر با لحن فیلمهای مارول هماهنگ باشه اما اگه قرار باشه تمام شخصیتهارو شوخ طبع کنیم به زودی با خسته کننده شدن فیلمها روبهرو میشیم که وفاداری به دنیای کمیک رو هم کم میکنه. مارول همین حالا این کارو با دکتر استرنج و ثور انجام داده و امیدواریم به زودی این مشکل حل بشه. در فیلمهای دیسی هم شخصیت سوپرمن چنین تغییراتی داشته و از دنیای کمیک دور شده.
4. کشتن
در دنیای کمیک شخصیتهای خوب و بد همیشه در حال جنگ هستن که باعث تخریب و ایجاد خسارات زیادی میشه اما در عین حال اونها قانون بزرگی در رابطه با کشتن دارن که هیچوقت اون رو زیر پا نمیزارن. در دنیای سینما متاسفانه زیاد به این موضوع توجه نمیشه و شاید مستقیما قتل به دست قهرمان نشان داده نشود اما اهمیت این قانون هم زیاد به تصویر کشیده نشده. اگه سریال دردویل رو دیده باشید میدونید که به بهترین شکل به این مسئله پرداخته شده و در هر حال به نکشتن اشخاص پایبند بوده. شاید اگه بتمن، اسپایدرمن و دردویل رو بیشتر در سینما ببینیم به این قانون قهرمانها هم بیشتر پرداخته بشه.
3. سایدکیکها
به دلیلی که هنوز هم مشخص نیست تا الان هیچ سایدکیک خوبی در دنیای سینما ندیدیم که اتفاق بسیار عجیب و البته بدی هستش. سایدکیکها در دنیای کمیک نقش بسیار مهمی دارن و خیلی وقتها باعث شکل گیری داستانهای بزرگی شدن. از معروف ترین سایدکیکهای دنیای کمیک میشه به رابین اشاره کرد که بسیار هم محبوبه و شخصیتها با تَرک لقب رابین به نقشهای دیگه مثل نایتوینگ و ردهود تبدیل شدن و محبوبیتشون افزایش هم پیدا کرده. اما متاسفانه از اخرین بار که رابین و بتمن در کنار هم در سینما بودن سالها گذشته(متاسفانه رابین خوبی هم نبود) و انگار قرار نیست دوباره این اتفاق رو ببینیم. در سریال تایتانز ما دیک گریسون و جیسون تاد رو داریم که حالا از زیر سایه بتمن بیرون اومدن و آماده هستن تا پا به قدم بعدی شخصیتشون بزارن. اما بخش مهمی از شخصیتپردازی این دو نفر در کنار بتمن شکل گرفته و قسمت مهمی از زندگی اونها بوده که در سریال ندیدیم و امیدواریم این اتفاق در سینما جبران بشه که البته امید زیادی وجود نداره، اگه نگاهی به دنیای سینمایی مارول داشته باشیم میبنیم که کاپیتان امریکا و باکی هم اصلا به عنوان قهرمان و سایدکیک نشون داده نشدن و حتی اختلاف سنی زیادی هم نداشتن برای همین بیشتر روی رابطه دوستی اونها تمرکز شد و همچنان مشکل حذف سایدکیک وجود داره.
2. زندگی شخصی
با اینکه مبارزات و قدرت شخصیتها مردم رو به سمت کمیکها جذب میکنه اما این زندگی شخصی هر قهرمانه که مخاطب رو حفظ میکنه. به عنوان مثال بخش مهمی از داستان اسپایدرمن به درگیریها و مشکلات اون به عنوان یک انسان عادی مربوط میشه، اما در سینما تمرکز بیشتری روی بخش اکشن و اتفاقات قهرمانانانه میبینیم. رابطه تونی استارک و پپر پاتس در MCU رو میشه به عنوان مثال کامل این مورد بیان کرد، اونها در در فاصله بین فیلم Iron Man 3 و Captain America: Civil War از هم جدا میشن اما در Spider-Man: Homecoming دوباره با هم هستن، در فیلم اندگیم هم ناگهان دیدیم که زندگی کاملی دارن، این یعنی تمام زندگی شخصی تونی استارک که پتانسیل زیادی برای روایت داره در خارج از زمان فیلمها اتفاق افتاده و قرار نیست به ما نشون داده بشه.
1. دنیای اطراف اونها
میشه گفت هر قهرمان در دنیای کمیک دنیای خاص خودش رو داره که معمولا در کمیکهای اختصاصی بیشتر بهش پرداخته میشه اما در دنیاهای سینمایی مارول و دیسی شاید جایی برای اون نمونده. ما میدونیم که هر شخصیت دوستهای نزدیکی داره و وقتی قرار باشه در یک فیلم چند شخصیت حضور پردا کنن به خوبی فرصت نمیشه تا به اونها پرداخته بشه. به عنوان مثال در کمیکهای ثور ما سه جنگجو رو داریم که دوستهای نزدیک ثور هستن و در دو فیلم اول این شخصیت هم نسبتا نقش خوبی داشتن اما در ثور رگناروک در ابتدای فیلم خیلی سریع کشته شدن انگار که نقش سیاهی لشکر داشتن. در دنیای دیسی هم همین مسئله در مورد نزدیکان سوپرمن، بتمن و بقیه وجود داره. علاوه بر شخصیتهای نزدیک و دوستان در دنیای سینما به شهرها هم به خوبی پرداخته نشده، شهرهایی مثل گاتهام و متروپولیس بخش مهمی از شخصیت قهرمانهارو شکل میدن و لازمه که به خوبی با اونها آشنا بشیم اما دنیای سینمایی و شلوغی داستانها این اجازه رو به ما نمیدن.
بخوانید :
قویترین دشمنهای فلش، سریعترین مرد دنیا
بلک ویدو VS نایتوینگ
۱۰ تا از بهترین فیلم های کمیکی دهه ۲۰۰۰ (میلادی)
7 فیلم کنسل شده X-MEN و دلیل کنسل شدنشان
۵ باری که دنیای سینمایی مارول به بخش سریالی اشاره کرد