شاید در اولین نگاه و تفکر درباره دوشخصیت نایتوینگ و بلک ویدو شباهت هایی با هم نبینین؛ اما اگر بیشتر با این شخصیت های تاریخچشون آشنا بشین میبینین که این دو شباهت های زیادی به هم دارن. هردوی اونها انسان های نسبتا معمولی هستند که آموزش های خیلی خاص و پیشرفته در زمینه های مختلف مثل نبرد تن به تن و جاسوسی و جمع آوری اطلاعات دیدن، هردوی اونها تاریخچه و گذشته پیچیده ای هم دارن که شامل جاسوسی، نبردهای مختلف و….میشه. حالا سوال اصلی اینه که اگر این دو در نبرد رودر روی هم قرار بگیرن کدام یک میتونه پیروز نبرد باشه و چرا؟در این مقاله ما به نقاط قوت و برتری هرکدوم از این شخصیت ها اشاره میکنیم و توضیح میدیم چرا از نظر ما این شخصیت این برتری رو داره؛ اما تصمیم گیری نهایی برعهده شماست و باید با توجه به اطلاعاتی که خودتون دارین و ما در این مقاله به شما میدیم تصمیم بگیرین که کدام شخصیت میتونه پیروز نبرد باشه.
10. نایتوینگ : آکروبات باز با تجربه
گریسون های پرنده، محبوب ترین آیتم سیرک هالی بودند، البته تا زمانی که در طول یک اجرا کشته بشن. تنها فردی از خانواده که زنده موند دیک گریسون جوان بود. زمانی که دیگه دیک گریسون یتیم شده بود و کسی رو نداشت، بروس وین اون رو به فرزند خوندگیش قبول کرد و سرپرستش شد. با اینکه در اصل تمرین های شوالیه تاریکی بود که اون رو تبدیل به یکی از قدرتمندترین و شناخته شده ترین قهرمان های دیسی کرد، اما حتی قبل از اون هم تمرین ها و آموزش های آکروبات و ژیمناستیکی که دیده بود، قابلیت ها و قدرت های کم نظیری مثل رفلکس، سرعت بالا، عکس العمل خوب و…. داد که هیچ رابینی غیر از دیک گریسون چنین قابلیت هایی نداشته.
9. بلک ویدو : بزرگ شده تا جاسوس باشه
گذشته و داستان زندگی بلک ویدو، داستانی غم انگیز و سخت برای یک دختر جوانه، تقریبا داستانی که توقع دارین تا گذشته یکی از بزرگ ترین جاسوس های دنیا داشته باشه. حتی داستان ها و روایت هایی هست که نشون میده اون در سال ۱۹۲۸ جزو محافظان و گارد اصلی استالین (رهبر اتحاد جماهیر شوروی) بوده. اما داستان اصلی و چیزی که خیلی ها بهش باور دارن اینه که، ناتاشا رومانوف در سن خیلی کم وارد پروژه بلک ویدو روس ها شده. اتحاد جماهیر شوروی و روسیه یکی از قدرتمندترین سرویس های اطلاعاتی و جاسوس هارو در اختیار داشته اند که همیشه زبان زد بوده اند؛ حالا فکرش رو بکنین یک فرد در یک پروژه بخصوص از کودکی آموزش های خیلی خاص ببینه، دیگه میتونین تصور کنین که اون چه جاسوس و مبارز قدرتمندیه.
8. نایتوینگ : آموزش دیده توسط بتمن
درسته که نایتوینگ عضو یک پروژه روسی که سعی میکنه ابر مامور بسازه نبوده، اما توسط بتمن آموزش دیده و عضوی از خانواده بتمن بودن و زندگی کردن باهاش، قطعا خیلی خطرناک تر از پروژه ای دولتی و محافظت شدست. بتمن دیک گریسون رو جوری آموزش داده تا بتونه یک همراه و دستیار درجه یک و البته پشتیبانی قابل اعتماد در میدون نبرد باشه، پس به همین خاطر در آموزش های نبرد تن به تن و استفاده از سلاح ها هیچ چیز براش کم نزاشته. بتمن علاوه بر اینها مهارت ها و دانایی های کارآگاهی و جاسوسیش رو هم به دیک یاد داده و اون رو تبدیل به یکی از بهترین استراتژیست ها و بهترین نفوذ کننده ها کرده. و چیزی که بتمن به خوبی به دیک گریسون یاد داده اینه که، چطوری وسط گفت و گو بدون اینکه کسی بفهمه غیب بشه.
7. بلک ویدو : تمرین با اونجرز
بعد از اینکه بلک ویدو زندگی قبلیش به عنوان یک جاسوس روسی و یک ویلن رو کنار گذاشت، کاملا تغییر کرد و با افراد و گروه های مختلفی هم ارتباط برقرار کرد، قطعا ارتباط داشتن و تمرین کردن با شایسته ترین و بهترین قهرمان های زمین توی هر فردی تاثیرات مثبت زیادی میزاره، و بلک ویدو هم از قائده مستثنی نیست. اون درکنار بزرگترین قهرمان های زمین مثل کاپیتان آمریکا، آیرون من و….آموزش و دیده جنگیده و جونش رو به خطر انداخته. بلک ویدو در تمرین ها مهارت های نبردی کاپیتان رو آمریکا فراگرفته، مهارت های تیر اندازی و نبردی هاکای رو یاد گرفته، با تونی استارک هم در ارتباط بوده که تونسته سلاح ها و ابزارش رو ارتقا بده و بهتر کنه و…..
6. نایتوینگ : سروکار داشتن با جوکر
مبارزه کردن و سرکار داشتن با یکی از ترسناک ترین، شیطانی ترین، بی ثبات ترین و خطرناک ترین شخصیت های تمام دنیای کمیک، لازمش اینه که علاوه بر مهارت های نبردی بالا، ذهنی قدرتمند و آماده، قدرت تفکر بالا و توانایی حفظ آرامش و امنیت خودش داشته باشی. یکی دیگه از خطرات نبرد با جوکر اینه که اون سعی میکنه دیوانگی و جنون خودش رو گسترش بده، برای اینکار هم از هیچ عملی دریغ نمیکنه؛ از کشتن بیگناه ها تا بمب گذاری و تهدید خانواده و……پس کسی که تونسته با جوکر سروکله بزنه و سالم ازش بیرون بیاد، دیگه چیزی واسه از دست دادن نداره و کمتر کسی میتونه اون رو تحت فشار قرار بده.
5. بلک ویدو : ارتقاع و پیشرفت
رد روم (اتاق سرخ) در پروژه بلک ویدو، چیزی بیشتر از این بوده که فقط چندتا ابر جاسوس بسازه و آموزششون بده؛ در واقع در این پروژه تحقیقات و داروهای مختلفی هم ساخته و تست میشدن تا بتونن قابلیت ها و توانایی های اعضای این پروژه رو ارتقا بدن. این فرآیند ها و کارها هم شامل داروها و آزمایشات و عمل های جراحی بیولوژیکی میشده، و هم شامل ارتقا و بهبود ابزارو سلاح ها و تکنولوژی ها. اگر راست باشه که بلک ویدو در سال ۱۹۲۸ نه تنها زنده بوده، بلکه کاملا بالغ و آموزش دیده بوده و در گارد استالین بوده، نشون میده که چه داروها و آزمایشات پیشرفته و عجیبی روش انجام شده که تونسته این همه سال زنده بمونه و جوان هم به نظر برسه؛ علاوه بر اینها، در طول سالیان تونسته خودش رو برابر دشمنان و تهدیدات خیلی خطرناک حفظ کنه و زنده بمونه.
4. نایتوینگ : گاتهام
درحالی که بلک ویدو در پروژه بلک ویدو و رد روم بوده، نایتوینگ هم در خطرناک ترین شهر دنیا یعنی گاتهام بوده؛ زنده موندن در گاتهام حتی برای افراد عادی هم خطرناکه، چه برسه به اینکه قهرمانی باشی که با خلافکارها و جنایت کارها مبارزه میکنی. این شهر نه تنها بزرگ ترین و خطرناک ترین باندهای مافیایی و خلافکار دنیارو داره، بلکه تعداد زیادی ویلن و حتی شخصیت های عادی دیوانه و از کنترل خارج داره که یک قهرمان باید همشون رو کنترل کنه. بزرگ ترین کارآگاه و قهرمان زمین یعنی بتمن، بارها در این شهر شکست خورده و آسیب دیده و تا سرحد مرگ پیش رفته، پس اینکه نایتوینگ میتونه اونجا نه زنده بمونه، بلکه جنایت کارهاروهم مجازات کنه، نشون میده واقعا نباید دست کم گرفتش.
3. بلک ویدو : تجربه جنگیدن در سراسر یونیورس
بلک ویدو خودش به تنهایی گذشته و داستان عجیبی داره، از یک ابرجاسوس دولت شوروی گرفته تا قهرمانی بزرگ و عضو اونجرز. اما بزرگ ترین و عجیب ترین بخش داستان های اون رو میشه زمان عضویت در اونجرز قلمداد کرد؛ زمانی که در کنار اونجرز برای حفظ زمین، کهکشان یا تمام هستی به دوردست ترین نقاط کهکشان یا حتی ابعاد دیگه میرفت. زمانی که با ویلن هایی فضایی و میان بعدی درگیر میشد. این درگیری ها و نبردها که سرتاسر یونیورس انجام شده، تجربه بی همتایی به بلک ویدو میده، علاوه بر اینها اون دیگه نیازی نداره تا حتما در منطقه یا ناحیه ای که باهاش آشناست باشه تا بتونه از برتری هاش استفاده کنه، چون به اندازه ای تجربه داره تا بدونه حتی در ناحیه غریبه چطور رفتار کنه.
2. نایتوینگ : یک نجاتیافته
شاید در کنار همه قابلیت ها و ویژگی های نایتوینگ، بزرگ ترین ویژگیش اینه که همیشه زنده میمونه. نایتوینگ خیلی چیزها در زندگیش گذرونده، از از دست دادن خانوادش در سن کم، تا تمرین به شوالیه تاریکی و مبارزه با بزرگ ترین جنایتکاران دنیای دیسی؛ فقط یکی از اینها کافیه تا یک فرد عادی رو از پای دربیاره. اما دیک گریسون همه اینهارو پشت سرگذاشته. علاوه بر استقامت و پشتکار ذهنی که داره، اون همیشه در نبردهاش هم حتی اگر شکست خورده یکجوری نجات پیدا کرده و فرار کرده و معدود دفعاتی بوده که نتونه این کار رو بکنه. دیک گریسون یا همون نایتوینگ نمونه بارز فردیه که هیچ چیز برای از دست دادن نداره.
1. بلک ویدو : یک قاتل
گذشته و کارهای گذشته بلک ویدو هرچقدر هم که بد و ترسناک باشه، بازهم نمیتونه این واقعیت که اون یکی از بزرگترین قهرمان های زمینه و بارها اون رو نجات داده رو عوض کنه. اما این گذشته بلک ویدو یکسری خصلت ها و ویژگی هایی بهش داده که حتی زندگی کردن و کارکردن با اونجرز هم نتونسته اونهارو ازش بگیره. اون یک قاتل حرفه ای بوده که برای دولت شوروی قتل های برنامه ریزی شده انجام میداده، شاید الان این کار رو ترک کرده باشه، اما اون هنوز هم یک قاتله، چیزی که اکثر اعضای اونجرز نیستن و حتی دشمنانشون رو به راحتی نمیکشن، اما بلک ویدو اینطور نیست؛ اون اگر احساس خطر کنه و بدونه که لازمه بدون هیچ تردیدی حریفش رو میکشه؛ کاری که بلک ویدو بخاطر آموزش دیدن توسط بتمن احتمالا انجام نمیده.
حالا شما با توجه به این اطلاعات بگین که به نظرتون کدوم یکی از این شخصیت ها در یک نبرد پیروز میشه
بخوانید:
۱۰ هیولایی که شبیه قهرمان ها هستند!!!
۵ باری که دنیای سینمایی مارول به بخش سریالی اشاره کرد
ریبوت دنیای دیسی:۱۰ فیلمی که دوست داریم به ترتیب منتشر شوند
زوج محبوب: ریون و بیست بوی
قدرتمندترین خدایان شیطانی مارول