charlies-angels

نقد فیلم Charlie’s Angels

سوئ استفاده از موقعیت؟؟؟

با نقد فیلم فرشته های چارلی (charlies angels) به کارگردانی الیزابت بنکس و بازیگری بازیگرانی مثل کریستن استوارت و پاتریک استوارت همراه کامیکان باشید.

جدیدترین اثر الیزابت بنکس و فیلمی در ادامه سری فیلم های فرشتگان چارلی در سال ۲۰۱۹ منتشر شد.این فیلم قبل از اکران توسنت از قدرت تبلیغاتی نسبتا خوبی برخوردار بشه و به واسطه استفاده از چند بازیگر صاحب نام توی تیتر خبرها خودی نشون بده.درکل سری فیلم های فرشتگان چارلی موفقیت بالایی نداشتند و تبدیل به یک فرانچایز شکست خورده شدند، اما بعد از گذشت حدودا ۸ سال امیدی زنده شد که به واسطه پیشرفت سینما و قدرت فیلم سازی این فیلم بتونه موفق باشه و نظر مخاطبارو جلب کنه.

کارگردانی این فیلم هم الیزابت بنکس بازیگر و کارگردان نام آشنا هالیوود برعهده گرفت که در کارنامه اون میشه فیلم هایی مثل اسپایدرمن های سم ریمی و سری فیلم های هانگرگیمز اشاره کرد که البته توی هیچکدوم از این فیلم ها نقش اصلی نداشته؛ تقریبا میشه گفت که الیزابت بنکس هیچ فیلم درخشان و یا خاصی در دوران بازیگری و کارگردانی خود نداشته و در چند فیلم نسبتا سطح پایین حضور داشته، اما به هرحال تونسته برای خودش اعتباری در هالیوود دست و پا کنه.

این فیلم که توسط کمپانی کلمبیا پیکچرز ساخته شد بودجه ۵۰ میلیون دلاری داشت که درسینمای امروز بودجه ای نسبتا پایین به حساب میاد، اما در همین سینما فیلمی نظیره جوکر با بودجه تقریبا مشابه موفق شد انقلابی در سینما برپا کنه؛ اما بزرگ ترین شکست این فیلم در گیشه ها بود که این فیلم تنها موفق شد چیزی در حدود ۷۰ میلیون دلار فروش داشته باشه، که با توجه به قانون طلایی هالیوود(فیلمی که از سه برابر بودجه خودش کمتر فروش داشته باشه شکست خورده) این فیلم شکست بزرگی رو تجربه کرده، این درحالیه که با توجه به تبلیغات و …. فروشی درحدود ۱۵۰ میلیون دلار برای این فیلم پیش بینی میشد که این اتفاق نیفتاد و تقریبا نصف پیش بینی ها فروش داشت.

امتیازهای فیلم:

IMDB : 4.3

Rotten tomaotes : 52%

Metacritic : 50%

سوئ استفاده از موقعیت؟؟؟

همونطور که اشاره کردم سری فیلم های فرشتگان چارلی عملا شکست خورده و سوخته به حساب میومدن و تقریبا هیچکس علاقه ای به ساخت و ادامه این فیلم ها نداشت.اما ناگهان خبرهایی از ساخت این فیلم خبرداد و با سرعت نسبتا زیادی اعضای تیم ساخت هم معرفی شدند.

نکته ای که در این فیلم ها به خوبی دیده میشه، اینه که تمامی قهرمان های داستان رو عمدتا خانوم ها تشکیل میدن که نکته قابل تقدیریه که در هالیوود که اکثر فیلم ها درباره مردان قدرتمند و قهرمان است فرصتی هم برای خانوم ها موجود باشه.اگر به سینما علاقه داشته باشین و با هالیوود آشنا باشین حتما میدونین که مدتی هست در سینما تلاش میشه تا با استفاده از فیلم های مختلف برابری زن و مرد در مرحله اول و برابری نژادها و رنگین پوست ها خواسته بشه و نشون داده بشه.که به عنوان بزرگ ترین آثار در این زمینه ها میشه به فیلم واندروومن به عنوان اولین قهرمان زن و فیلم بلک پنتر به عنوان اولین فیلم اختصاصی قهرمان و شخصیت های رنگین پوست اشاره کرد.

بعد از شروع این جریان ها در سینما همه کمپانی ها و کارگردان های سعی کردند تا در این جریان ها سهیم باشند، برای مثال مارول و دیزنی که بلافاصله اولین فیلم سولو قهرمان زن خودشون یعنی کاپیتان مارول رو منتشر کردند و….

اما نکته ای که هست اینه که در صورتی که این فیلم رو ببینین احتمالا متوجه ناموزون بودن داستان و روایت فیلم میشین که سراسر درتلاشه تا قدرت زنان رو نشون بده، این به تنهایی اصلا نکته منفی به حساب نمیاد بلکه نکته خوبی هم هست اما تنها این نیست، این فیلم به بدترین شکل و ناشیانه ترین حالت ممکن این کار رو انجام میده.در این زمینه تجربه های موفقی نظیره واندروومن و کاپیتان مارول هستند که با رعایت اصل تعادل بازهم قدرت یک قهرمان زن رو به رخ میکشن، اما در این فیلم قطعا ضعف دراجرای این عمل رو میبینین.

همونطور که گفتم سری فیلم های فرشتگان چارلی شکست خورده بودند، اما بعد از شروع جریان های برابری در سینما ناگهان این پروژه دوباره فعال شد و به سرعت ساخته شد.این اتفاق ها و اجرای ضعیف و مبتدی گونه این فیلم بیان گره اینه که کمپانی کلمبیا پیکچرز و الیزابت بنکس فقط میخواستن از این جریان سوئ استفاده بکنن و پولی به جیب بزنن و بیان کنن که اونهاهم در این جریان شرکت کرده اند.

این تلاش ها در زمینه برابری زن و مرد به هیچ عنوان تلاش های بدی نیستند اما اینگونه اشتباهات و شاید بشه گفت سودجویی ها قطعا به این جریان ها صدمه بیشتری وارد میکنن تا سودرسانی؛ دلیلش هم اینه که عملا این سری فیلم ها رو کیفیت پایین و برای سودجویی جلوه میدن که ضربه بزرگی به این جریان ها وارد میکنن.

کمپانی کلمبیا پیکچرز و الیزابت بنکس میتونستن به راحتی با صبر به خرج دادن و انتخاب پروژه ای مناسب و یا تغییرات مثبت در همین فیلم موفقیت بیشتری کسب کنن، اما شتاب زدگی در ساخت این فیلم باعث شکست بزرگ این فیلم شد.

بازیگران

انتخاب بازیگر همیشه یکی از سخت ترین و اصلی ترین بخش های ساخت فیلم به حساب میاد، فیلم هایی بودن که تنها به خاطر بازیگر به اوج رسیدن و یا نابود شدن، اما درکنار بازیگرها هم کارگردانی اهمیت زیادی داره تا بتونن از اون بازیگر استفاده کافی رو بکنن؛ زمان هایی بودن که کارگردان از بازیگرهای سطح پایین بازی های شاهکار گرفتن و یا برعکس از بازیگرهای بزرگ بازی های ضعیف.

این فیلم اما در زمینه انتخاب بازیگرها خوب عمل نکرده، دربین همه بازیگران کریستن استوارت سرشناس ترین عضو این تیم به حساب میاد که حتی استوارت هم تجربه فیلم های اکشن و نقش پردازی اکشن رو نداره.الیزابت بنکس علاوه بر کارگردانی در این فیلم به ایفای نقش هم میپردازه، الیزابت بنکس کارنامه درخشانی نداره اما کارنامه از رده خارجی هم نداره و اعتبار خودش رو در هالیوود حفظ کرده.نائومی اسکات بازیگر ۲۶ سال انگلیسی هم که با بازی در فیلم علائدین به سرزبان ها افتاد کارنامه نسبتا خوبی داره و حضور در فیلم هایی مثل مریخی، علائدین و ۳۳ رو تجربه کرده و بازیگری نسبتا با مهارته.اما بازیگر مهم دیگه فیلم یعنی الا بالینسکا که بازیگری آماتور و سابقه حضور در هیچ فیلم بزرگی رو نداره و درطول فیلم به شدت با بازی سطح پایین و آماتور گونه این بازیگر روبه رو میشین.

در کل بازیگرها در این فیلم به خوبی ایفای نقش نمیکنن و هیچکدوم از پس بازی خوب برنمیان.شاید بگین که این فیلم در ژانر اکشن کمدی ساخته شده و نباید با فیلم های درام و هنری مقایسه بشه، اما باید گفت که این بازیگرها در مقایسه با فیلم ها شبیه هم بازهم عقب هستند.نائومی اسکات در ایفای نقش یک مهندس نابغه اما دست و پاچلفتی اصلا خوب کار نمیکنه و کریستن استوارت و الا بالینسکا هم در ایفای نقش جاسوس ها خوب کار نمیکنن.در این فیلم تنها الیزابت بنکس بازی کاملا معمولی ارائه میده که در فیلم حضور کمی هم داره، و پاتریک استوارت که بیشتر به عنوان پروفسور ایکس میشناسیمش هم بازی سطح بالایی در نقش خودش نداره.

اما پررنگ ترین نکته در این فیلم صحنه های اکشن و نبردهای تن به تن هستند که بی تجربگی و بی مهارتی بازیگرهارو به خوبی نشون میده و از فیگورها و فرم ها بدن و صورت تا انجام حرکات (غیر از حرکات بدل کاران) همگی به بدی پردازش شده اند.بحث اینجا فان بودن و ژانر کمدی این فیلم نیست، این فیلم حتی در پردازش صحنه های کمدی و درگیری های کمدی هم ضعیف عمل میکنه.

فیلمنامه و داستان

این بخش حاوی اسپویل میباشد

یکی دیگه از بزرگترین نقاط ضعف این فیلم هم فیلمنامه و هم داستان سرایی است.داستان از نائومی اسکات شروع میشه که درحال ساخت روی یک پروژه تولید انرژی پاک هستند و…. اما علارغم مشکلات و خطراتی که داراست شرکت و رییس های اون اصرار دارن که پروژه در زمان اصلی خودش رونمایی بشه اما النا مخالف اینه.

بعد از این مقدمه النا(نقش نائومی اسکات) کارتی روی زمین شرکت پیدا میکنه و بدون هیچ پرسش و تحقیقی در صحنه بعدی داخل یک کافه با یکی از اعضای چارلی درحال صحبت برای کمکه، و قاتلی هم حضور داره که سعی میکنه النا و بازلی رو بکشه و دلیل حضورش هم اصلا مشخص نیست، درانتهای فیلم نشون داده میشه که این قاتل توسط شخصیت منفی فیلم استخدام شده بوده، اما هنوز سازمان چارلی حتی از اتفاقی که برای النا افتاده با خبر نبودن چه برسه به قاتل و شخصیت منفی.

بعد از اقدام به قتل توسط قاتل ناگهان سازمان چارلی و فرشته ها تصمیم میگیرن بدون هیچ پرسش و پاسخی با تمام قدرتشون از النا حفاظت کنن و هیچ سوالی هم از النا نمیکنن.

خیلی از صحنه ها و پیش روی داستان در این فیلم هیچ توضیح منطقی ندارن و فقط اتفاق می افتن تا داستان به جلو حرکت کنه.

سیر داستانی تبدیل شدن النا از یک مهندس دست و پا چلفتی به فرشته هم به خوبی روایت نمیشه و هراز چندگاهی کارگردان صحنه ای رو توی فیلم گزاشته تا فقط نشون بده این شخصیت عوض شده و اشاره دیگه ای نمیکنه.

جلوه های بصری و فیلمبرداری

در یک کلمه بخوایم ادیت فیلم رو توضیح بدیم باید بگیم «بد».ادیت و میکس فیلم خیلی بهم ریختس و یکم بیننده رو ممکنه اذیت کنه، پرداختن به شخصیت ها و موضوع ها خوب انجام نمیشه و بعضی صحنه ها گیج کننده است.پرش صحنه ها خیلی زیاده و تمرکز روی داستان یا شخصیت رو سخت میکنه.فیلمبرداری هم تعریفی نداره اما از ادیت بهتره، فیلمبرداری خیلی معمولی و بدون انجام فعالیت و یا هنر خاصیه، از نقاط طلایی هم استفاده نشده و خیلی ساده صحنه هارو به تصویر کشیدن.

اما جلوه های ویژه و ویژوال افکت ها علارغم بودجه پایین فیلم بد نیستند.قبلا دیدیم که فیلمی مثل Hellboy 3 به دلیل بودجه پایین نتونسته بود از افکت های خوبی استفاده کنه و یا فیلم جوکر تا حد امکان کاهش داده بود، اما این فیلم نسبتا راضی کننده ظاهر شده در این بخش و به غیر از یکی دوصحنه که افکت ها اذیت کننده هستند بقیه قابل قبول هستند(با توجه به بودجه).

صداگذاری هم ایرادی نداره و مشکل خاصی دیده نمیشه، درهمه صحنه ها تفکیک صداها خوب انجام شده و اذیتت کننده نیستن، افکت های صوتی هم بادقت به فیلم اضافه شدن و تفاوتشون احساس نمیشه.

موسیقی متن هم اصلا توجهی جلب نمیکنه، چون اصلا زحمتی براش کشیده نشده.البته برای فیلمی در ژانر کمدی موسیقی متن اهمیت زیادی نداره و هیچ وقت جزو فاکتورهای فیلم های اکشن-کمدی به حساب نمیومده، اما به هرحال لازم به گفتنه که فعالیت خاصی در این زمینه انجام نشده.

درکل با فیلمی با کیفیت ساخت نسبتا خوب و قابل قبول روبه رو هستیم، تیم ساخت و فنی فیلم کارشون رو به جز چندصحنه و چندکار مثل ادیت و میکس خوب انجام دادن و از بودجه استفاده درستی کرده اند.

جمع بندی

درکل با فیلم خوبی روبه رو نیستیم.تلاش و فعالیت سازنده ها و عوامل فیلم در راستای برابری زن و مرد ستودنیه، اما اصلا خوب انجام نشده.

فعالیتی که در راستای برابر زن و مرد انجام گرفته بیشتر به استفاده در راستای اهداف شبیه و بیشتر اینطوری به نظر میاد که سعی داشتن با استفاده از این جریان فروش خوبی کسب کنن و یک فیلم شکست خورده رو برگردونن.

با کمی زمان بیشتر و تحمل و انتخاب بهتر عوامل توسط کمپانی اثری بسیار بسیار بهتر قابل ساخت بود، که هم شان جریان فمنیستی رو حفظ کنه و هم یک فیلم قابل قبول باشه.

شما فیلم رو دیدین؟نظرتون درباره فیلم چیه؟


بخوانید:

برترین فیلم های کمیک بوکی تاریخ
سه جوکر چه کسایی هستن؟
سوپرمن VS کاپیتان مارول
تاثیرگذار ترین رویداد های DC
5 کمیکی که باید تو فاز 5 مارول استفاده بشه