مارول در محبوب کردن شخصیتهای دنیای کمیک که پا به سینما میگذارند مهارت خاصی دارد، و این محبوب شدن باعث ایجاد بحثهای زیادی بین طرفدارن میشود. معمولا فیلمهای کمیک بوکی باعث میشوند قهرمان داستان بسیار مشهور شود و همه او را دوست داشته باشند اما در مواردی برای شخصیت شرور داستان نیز این اتفاق افتاده است. دنیای سینمایی مارول تا الان ویلنهای زیادی را در کنار قهرمانانش معرفی کرده است اما تعداد کمی از آنها توانستهاند در حد و اندازه تانوس و لوکی بدرخشند. البته این دو ویلن محبوب نسبت به بقیه مدت زمان بیشتری را در MCU گذراندند که کمک بسیاری به تکامل پیدا کردنشان کرد. پیدا کردن بهترین ویلن مارول کار بسیار دشواری است و حتی مقایسه بین تانوس و لوکی هم خیلی به سلیقه افراد بستگی دارد اما در این مقاله ما 5 دلیل از برتریهای لوکی را آوردهایم و در مقاله بعدی به تانوس پرداخته خواهد شد.
5. تام هیدلستون این شخصیت را دوباره تعریف کرد
استفاده از خدایان نورس در دنیای سینمایی مارول کار بسیار دشواری بوده زیرا آنها با لحن این فیلمها هماهنگ نیستند اما خوشبختانه به لطف بازیگری خوب مشکلی در این زمینه پیش نیامده است. در اولین فیلم ثور وقتی لوکی حضور پیدا کرد بیشتر به دنیای کمیک نزدیک بود اما هرچه جلوتر رفت شخصیت خاص خودش را پیدا کرد و دلیل ان قطعا بازی تام هیدلستون بوده است. هیدلستون به نحوی این شخصیت را به تصویر میکشد که شرارت و روحیه آشفته آن به خوبی حس میشود و در عین حال جذاب و حتی در لحظاتی شوخ طبع هم هست. خدای شرارت به لطف این بازیگر تعریف جدید پیدا کرد و در دنیایی سینمایی مارول به بهترین شکل دیده شد حتی بعد از این چند فیلم که لوکی در آنها حضور داشت تغییراتی در این شخصیت در دنیای کمیک دیدیم که الهام از نسخه سینمایی در آنها وجود داشت. تا الان لوکی در کنار بقیه شخصیتها دیده شده است و حالا با سریال اختصاصی خودش قرار است در نقش اصلی قرار بگیرد و باید ببینیم در آنجا چگونه خواهد درخشید.
4. معمولا تنهاست
لوکی در فیلمهای ثور به صورت انفرادی نقشههای خودش را پیش برد و از دوست یا همکاری استفاده نکرد. بجز حمله به نیویورک در فیلم انتقام جویان که به کمک چیتاریهای انجام شد، لوکی هیچوقت سعی نکرد ارتش جمع کند و بجنگد بلکه با تکیه بر مهارت و جادو خودش به جنگ با بقیه میرفت. لوکی همیشه قصد داشت به مقام پادشاهی برسد و در این راه کارهای بسیاری انجام داد اما برای گرفتن تاج و تخت ازگارد او هیچ جنگی به پا نکرد بلکه با تواناییهای خودش اودین را به زمین فرستاد و به راحتی جایگاه او را تصاحب کرد. داشتن ارتش و قدرت زیاد برای شرورها یک ویژگی مثبت است و مثلا تانوس که black order را در کنار خودش دارد کمک بسیاری به او میکنند ولی عظمت لوکی که به تنهایی کار میکند بیشتر است.
3. استفاده از هوش به جای قدرت
شاید لوکی یکی از شخصیتهای مارول که هوش بالایی دارد شناخته نشود اما بدون شک او از باهوشترین افراد است. لوکی به عنوان خدای شرارت، کسی که کارش فریب دادن بقیه است باید هوش و ذکاوت زیادی داشته باشد و همینطور هم هست. لوکی جنگ و نبرد را به عنوان آخرین راه در نظر میگیرد و سعی میکند قبل از آن به روش خودش دشمن را از سر راه بردارد. اگر به نقشههای لوکی برای پیروزی در فیلم اونجرز نگاهی داشته باشید میبینید که او چطور دل انتقام جویان نفوذ کرد. مثل وقتی که هالک را آزاد کرد و باعث خسارت زیادی شد یا نقشهاش برای استفاده از آیرون من علیه هم تیمیهایش که نقشه خوبی بود اما موفق نشد. به طور کلی مشود گفت لوکی حتی با اینکه جادوهای زیادی دارد اما سعی میکند در ابتدا با مغزش پیش برود سپس با تواناییهایش و در آخر با جنگ.
2. سالها در MCU نقش ویلن رو داشت
دنیای سینمایی مارول سالهاست پابرجاست و فیلمهای زیادی منتشر کرده است، برای همین نمیتوان گفت که برترین ویلن این دنیا کیست. اما لوکی در سه فاز مارول حضور داشت و بخش شرورهای مارول رو خیلی ارتقاع داد چون خیلی وقتها ویلنها یک شخصیت بد یک بعدی هستند اما لوکی اینطور نبود. در اکثر طول پخش سه فاز مارول لوکی برجستهترین ویلن بود و تنها شروری بود که خیلی دیده شد تا اینکه کیلمانگر، والچر و تانوس معرفی شدند. و نکته مهم این است که حتی با وجود حضور ویلنهای جذاب جدید همچنان لوکی جزو پرطرفدارترینهاست و محبوبیت خودش را حفظ کرده است. البته لوکی هرچه جلوتر آمد خباثتش کمتر شد و از ویلن بودن دور شد اما به هر حال او خدای شرارت است و نمیشد او را جزو ویلنهای مارول به حساب نیاورد.
1. داستان منطقی دارد
با واقعیت روبهرو شوید: دلیل تانوس برای جمع کردن سنگهای ابدیت چندان منطقی نیست. در نگا اول شاید قصد تانوس بسیار جالب به نظر برسد و بگوییم مارول قصد داشته نسبت به دلیل او در دنیای کمیک که برای جلب نظر معشوقهاش یعنی “مرگ” بود داستان بهتری به تصویر بکشد. اما در واقع دلیل دنیای کمیک بسیار بهتر بود. کاری که تانوس قصد انجامش را داشت ساعتها جای بحث دارد و میشود آن را بررسی کرد، در آخر هم هرکسی دیدگاه خودش را به این ماجرا دارد. اما با نگاهی به گذشته لوکی و زندگیای که پشت سر گذاشته است میشود گفت تبدیل شدنش به یک ویلن و انگیزهاش برای تمام کارهایش منطقی است. کسی که تمام زندگیاش با دروغ سپری شده است و همیشه مورد ظلم قرار گرفته قطعا لایههای شخصیتی بیشتری دارد و بیشتر میتوان با او ارتباط برقرار کرد.
نظر شما درمورد لوکی MCU چیست؟
بخوانید:
7 فیلم کنسل شده X-MEN و دلیل کنسل شدنشان
۵ تا از بدترین دشمنان HELLBOY (پسرجهنمی)
10 کمیک برتر IMAGE COMICS
بهترین ایونتهای دیسی در قرن 21
تاثیرگذار ترین رویداد های DC