دنیای سینمایی مارول تعدادی از سریالهای خودش را به نمایش گذاشت و حالا نه تنها بین فیلمبازها بلکه بین سریالبازها هم محبوب شده است. این سریالها توانستند نظرات مخاطبان و منتقدان را به خوبی جلب کنند و به بهترین شکل بدرخشند به طوری که در مدت انتشار هر یک از این سریالها همه جا صحبت از آنهاست. در موفقیت این چند سریال شکی نیست اما مارول در ساخت فیلم هم بسیار موفق بوده است و تعداد بسیار بیشتری فیلم عالی در کارنامه خودش دارد و اینجاست که این سوال پیش میآید: ساخت فیلم برای MCU بهتر است یا سریال؟ تا الان اقتباسهای ابرقهرمانی زیادی، هم به صورت فیلم و هم به صورت سریال منتشر شده اند که مورد استقبال مخاطبها قرار گرفتهاند و نمیتوان به طور کامل گفت کدام قالب بهتری است، اما در اینجا 5 برتری سریال نسبت فیلم در MCU را خواهیم گفت.
5. زمان کمتری باید منتظر بمانیم
سختترین بخش در مورد دنیای سینمایی مارول صبر کردن است. طرفداران به طور معمول باید چهار یا پنج ماه بین هر فیلم صبر کنند، اما این مربوط به الان است که MCU گسترش پیدا کرده و محبوب شده، به همین دلیل تعداد پروژهها زیاد است، قبل از این گاهی هواداران باید بیش از یک سال منتظر فیلم بعدی میماندند. با اینحال با وجود سریالها تنها یک هفته صبر لازم است تا اپیزود بعدی منتشر شود و به این صورت به مدت 8 هفته یک اثر مارولی برای تماشا داریم. حتی فاصله بین انتشار سریالها هم بسیار کم است به طوری که دو هفته بعد از اتمام سریال WandaVision سریال The Falcon and The Winter Soldier شروع شد. یک ماه پس از آن هم پخش سریال لوکی آغاز شد. این درحالی است که فیلم بلک ویدیو و اترنالز مدتهاست مخاطبان را منتظر گذاشتهاند. از آنجایی که تعداد سریالهای مارولی دیزنی پلاس بسیار زیادی است احتمال میرود در ادامه هم با مدت انتظار کمتری نسبت به فیلمها، شاهد انتشار سریال جدید خواهیم بود.
4. جزئیات بیشتری را میتوان به تصویر کشید
طرفداران عاشق آثار مارولی دیزنی پلاس هستند چون باعث میشوند نگاهی جدید و کامل نسبت به شخصیتهای محبوبشان پیدا کنند، شخصیتهایی که تا الان بخاطر کم بودن زمان فیلمها فقط کنار انتقام جویان و برای کامل کردن داستان دیده شدهاند. خوشبختانه سریالها نه تنها برای معرفی شخصیتهای جدید بلکه برای فرصت دادن به بقیه هم استفاده شدند، به طوری که الان لوکی، واندا، ویژن، فالکون و سرباز زمستان شخصیتهای مستقلی هستند که از زیر سایه انتقامجویان بیرون آمدند. این سریالها به شخصیتها اجازه دادند تا روایت خاص خودشان را داشته باشند و به کامل کردن داستانهای MCU هم کمک کنند. قبل از انتشار این آثار بخاطر فرعی بودن شخصیتها عده ای این تصور را داشتند که داستان سریال آنها نیز فرعی است و در کنار اتفاقات اصلی مارول قرار میگیرد اما سریالهای “فالکون و سرباز زمستان” و “وانداویژن” به خوبی اتفاقات بعد از Blip را به تصویر کشیدند که بسیار مهم بود و همچنین رویدادهای بعدی دنیای سینمایی مارول را رقم زدند. سریالها فرصت خوبی داشتند تا به همه چیز بپردازند مثل معرفی مادریپور، رابطه باکی و واکانداییها، گذشته جادوگرها و…
3. تمرکز روی قهرمانان کمتر دیده شده
قهرمانان اصلی مارول MCU را به جایگاهی که در حال حاضر قرار دارد رساندهاند اما از حالا به بعد قهرمانان ثانویه مارول وارد میدان شدهاند تا رویدادهارا رقم بزنند. بعضی از این شخصیتها تا الان هم به خوبی خودشان را نشان دادند و نقشهای بزرگی هم داشتند اما حالا از درجه دوم به سطح اول مارول میآیند. به عنوان مثال فالکون حالا به کاپیتان آمریکا تبدیل شده و فیلم اختصاصی هم دریافت کرده که به لطف سریال TFATWS بود. در ادامه هم شخصیت وار ماشین قرار است اتفاقات ARMOR WARS را پیش ببرد و قطعا از قبل قهرمان بزرگتری خواهد شد، همانطور که واندا در سریال خودش به اسکارلت ویچ تبدیل شد. اینطور که به نظر میرسد تیم انتقام جویان الان کاملا از هم پاشیده است و مارول برای ادامه راهش به گروههای ابرقهرمانی جدیدی نیاز دارد که لازمه ساخت چنین گروهی بزرگتر کردن ابرقهرمانانِ باقی مانده است. تمرکز کردن روی این شخصیتها و ارتقاع دادن آنها بسیار ضروری است چون دنیای مارول بسیار گسترش پیدا کرده و حالا خطرات بزرگتری دنیا را تهدید میکنند که وظیفه مقابله با آنها بر عهده قهرمانانی است که تا الان از انتقامجویان پیروی میکردند و حالا خودشان جای آنها را گرفتهاند.
2. به شخصیتهای فرعی فرصت درخشیدن میدهند
سریالهای مارولی نه تنها به شخصیتهای درجه دو این فرصت را داد که به مرکز دنیای سینمایی مارول بیآیند بلکه شخصیتهای کاملا فرعی با نقشهای کوچک را به جایگاهی رساند که کسی فکرش را نمی کرد. هیچکس توقع این را نداشت که افرادی مثل جیمی وو و دارسی لوئیس انقدر محبوب شوند و در یک سریال بدرخشند. این دو شخصیت و شارون کارتر با این سریالها نقشهای بزرگتری از قبل پیدا کردند و مارول نشان داد که آنها را فراموش نکرده است. وجود این افراد در کنار قهرمانان اصلی نه تنها به پیش بردن داستان کمک میکند بلکه حس پیوستگی فیلمها وسریالها را هم بیشتر میکند. نقش بزرگتر برای این شخصیتها مخاطب را بیشتر با سریال همراه میکند چون آنها تقریبا افراد معمولی هستند و میشود به راحتی با آنها ارتباط برقرار کرد. از آنجایی که از حضور دوباره این شخصیتها استقبال زیادی شده است قطعا مارول باز هم از چنین افرادی در سریالها و فیلمهای خودش استفاده خواهد کرد.
1. طرفداران میتوانند تکامل یافتن شخصیتهارا ببینند
افرادی مثل ثور، آیرون من، کاپیتان آمریکا سه فیلم اختصاصی فرصت داشتند تا تکامل پیدا کنند و در کنار آن فیلمهای گروهی هم وجود دارد که اجازه میدهد در کنار بقیه افراد قوس شخصیتیشان کامل شود. اما برای شخصیتی که صرفا نقش مکمل داشته است و حتی با وجود حضور در چند فیلم نتوانسته آنقدر که لازم است خودش را نشان دهد سریالها بهترین مکان هستند تا این اتفاق بیافتد. شخصیتپردازی برای قهرمانان بسیار مهم است بخصوص آنهایی که یک نیمه تاریک دارند و اگر داستان آنها همچنان در کنار بقیه شخصیتها بماند و به خوبی پرداخته نشود با شخصیتی ناقص روبهرو خواهیم بود. برای فردی مثل باکی که گذشته طولانی و پر فراز و نشیبی دارد لازم بود که در یک سریال حضور پیدا کند و پتانسیل واقعی خودش را نشان بدهد و به شکل نهایی خودش برسد. با این اتفاق شخصیت نفس تازهای برای ادامه راه هم میگیرد و مارول میتواند بیشتر از قبل از آن استفاده کند.
شما فیلمهای مارول را ترجیح میدهید یا سریالهایش را؟
بخوانید :
معرفی و بررسی اخصتاصی شخصیت بین
۵ برتری کاپیتان آمریکای سینما نسبت به کمیک
معرفی شهر مادریپور در سریال فالکون و سرباز زمستان
سریال وانداویژن رو ببینیم یا نه؟
معرفی تمام شخصیت های فیلم جوخه انتحار ۲۰۲۱